سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 91/6/10 | 1:58 عصر | به قلمِ : علیرضا عباسی

یک دنیا حرف دارم ...

نهـ نمی گویم

نهـ اینکه حرفهایم را در پستوی جان بیاسایم نهـ

تاب نمی دهد یک دم نشیمن تو با مـ ـ ـن

درد مرا به یوغ می کشاند


مرا اسیر هواهای خود می کند

مـ ـ ـن زاده این درد ازلی ام

مـ ـ ـن گناهم این بود بی وقفه دل را که نهـ

تن و جان را هم باختم

مـ ـ ـن گناهم کمی عاشق شدن بود

یک دنیا درد دارم

یک دنیا دلم باران می خواهد

و اوست که شعله های عشقم را مستور می کند

جراحت خورده ام و طبیب عمریست تمسخر گری می کند

نهـ دست نمی کشم از این همه عمر

مـ ـ ـن رضایم به این همه درد و فراق

مـ ـ ـن رضایم به شکستنهایم و بغض های نَشُسته ام

مـ ـ ـن با همین فراق تو هم زندگانی ام خوش است !

فقط باشی تا انتظار بکشم ... نه اینکه دست دیگری ...

فقط باشی و مـ ـ ـن به شب گریه های خودم بخندم


فقط باشی و هر روز در خیالهایم گم شوم

و زنده به آن که روزی مرا می یابی

تو فقط خوب بمان

تو فقط نفسی دم و بازدم کن

مـ ـ ـن تمام درد هایت را به گردن می گیرم

تو فقط خوب بمان

.

.

.

 

.پی نوشت من: یه متنهـ همین دنبال مخاطب نگرد

پی نوشت نویسنده: جون مادرت منو دعوت به وبلاگت نکن این متن مفدسهـ

پند وبلاگ: اول فکر کن بعد عاشق شو .. آره با توام







  • بک لینک
  • گیره
  • ضایعات