وبلاگ :
ل ن گ هـــ ک ف ش !
يادداشت :
فکري که درد مي کرد ( داستان کوتاه.قسمت دوم )
نظرات :
15
خصوصي ،
19
عمومي
پارسي يار
: 10 علاقه ، 15 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
محمــد ترابي
سلام عليکم ، هرکه پارسال دوست امسال آشنا ! و ما که آشنا نه بلکه همان دوستيم با همان روحيه و همان روش ! خيلي وقت است نگاهي به دوست نمي کنيد ! اتفاقي افتاده ؟ گفتم کجات جويم اي يار دل ستان ؟ گفتا که قلب دوستان بُــــوَد جايگاه من !
و اما داستان ؛ اوايلش جذاب بود و مخاطب را به خواندنش جلب مي کرد ، ولي اواخرش زياد منطقي نبود ! مي دانيد چـــــــرا ؟
منتظر پاسخ هستم عليرضا خان ، بازهم ايدکم الله
پاسخ
سلام ما مخلص شما هستيم استاد ... يکم سرمون شلوغه خدمت ميرسيم.. داستان رو نميدونم شايد هول هولکي شده