شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

علاقه‌مندي ها

+ [تلگرام] + حکايت من و مجنون به يکدگر مانَد نيافتيم و بمرديم... . . از جناب سعدي عليه الرحمه به قلم مبارک آفتاب عليها الرحمه : دي
لا اله الا الله هي ميام هيچي نگم نميشه B-)
{a h=gavooni}محمد جواد س{/a} اين همه چيز گفتين در فيدهاي قبل حاجي:-D
بعدی همه 30 نظر قبلی
{a h=iranbees}دختر احمد آباد{/a} شايد @};-
{a h=ODSAN}اودسان{/a} ممنونم از لطفتون =) @};-
+ شبيـــهِ *بــرگـــِ سـرگــردان* بـه دستـــِ *بــادِ* پائيـــزي ميــان مانـدن و رفتـن پـر از *تـرديـــد* و تشويشم . . آفتابـــ
برگ باشي؛ سرنوشتت دست باد است نه تصميمي که بماني يا بروي...!
بسيار زيبا هم مقدمه هم ميانه و هم انتها و نتيجه
بعدی همه 43 نظر قبلی
دلم گرفت :(
{a h=iranbees}دختر احمد آباد{/a} :{ @};-
+ مادر نيستم اما طعم فداکاري مادرانه‌تان بارها زير زبانم مزه کرده آموزه‌هاي صبر و بردباريتان در وجودم ريشه دوانده کم بودنتان خلأ مادري مهربان را برايم تداعي کرده حتي وقتي در اينجا کسي هم نباشد، بازهم چشمهايم در پي شما مي‌گردد... مادرانگي کرده‌ايد هميشه سايته‌تان مستدام *مادرهماي نازنينم*
گويي مادر بودن هميشه با رنج و درد همراه است...
عالي @};-
بعدی همه 11 نظر قبلی
هما بانو
{a h=maysan}در انتظار آفتاب{/a} چهل روز درگير بودم مادر جون و...............:) خدا دوباره بهم جون داد :)
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} الهي بگردم مادرمو:(... سايتون مستدام مادرجانم
+ هُوَ الصبور... من انتظار کشيدن را بلد نيستم اما اين را خوب مي‌دانم... وقتش که برسد تو خوداَت مي‌آيي، «*نا گَـ ـهان*»... در من *شِـ ـعر* مي‌شَوي... و از لَبـ ـهايم *سَرازيـ ـر*... . . آفتابــ
لوکيشن: کاخ چهل ستون(عمارت کلاه فرنگي) قزوين
هما بانو
وااااااااااااااااااااااي خيلي قشنگگگگگگگگگ :) @};- @};-
بعدی همه 25 نظر قبلی
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583 https://eitaa.com/parsiblog
+ [تلگرام] + من سالـ ـهاست که *نيستـ ـم*! نيستم که بدانم تمام هستي شما را فَريـاد مي‌زند چه بيچـ ـاره من که خويش را از اين همه حضـور *دَريـغ* کرده‌ام آقا جان... . . آفتابــ:(
عالي
2-FDAN
دست خط رو برم=)خيلي خوشم اومد=)
بعدی همه 26 نظر قبلی
آه که در فرآق او .....
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583 https://eitaa.com/parsiblog
+ نمـي دانم *شــب ها* من *شاعــر* مي شــوم و تــو را *غــزل بــاران* مي کنــم يا تــو *بهانـــه* مي شوي و من غزل غزل *مي بـــارم*!
سبحان.
بازنشر..
واقعا ياشياسن @};-
بعدی همه 62 نظر قبلی
محب
عالي
my writings
786.سلام.وقت بخير.مطلب زيباي شما به عنوان يادگاري تو کانال(ايتا) *دفتر خاطرات پارسي بلاگ* گذاشته شد.لطفا با عضويت در تنها *کانال ايتا پارسي بلاگ* از پست هاي *بچه هاي پارسي* حمايت کنيد. آدرس کانال براي تشريف فرمايي و عضويت شما.(با تشکر عليرضا عبدي،يک فنجان آرامش)583 https://eitaa.com/parsiblog
+ [وبلاگ] دُ چـار
وااااي اينجا رو ببين @};- بروز کردي ... برم بخووووووونم
سلام عزيزم :) چقد خوشحالم دوباره نوشتين و بروزرساني کردي گلم :-D عاااالي گلم @};-
بعدی همه 17 نظر قبلی
{a h=lahzehayeabi}لحظه هاي آبي قاسمي{/a} سلام خيلي ممنونم جناب استاد
{a h=zigzag13}Miss fatima{/a} @};-
+ [تلگرام] + در قابِ پائـ ـيز، در اين روزهاي *بَرگ‌آلود*، بيش از هر زمان در من *مُـنـ ـتشِـر* شـده‌اي... از چشـم‌هايم مي‌چـ ـکي و در لب‌هايم ذخيـره مي‌شَـوي براي روزِ *مَبـادا*... . . آفتابـ
هما بانو
اي جاااااااااااانم :-) @};- چقدر زيباااااااا :) @};-
اَووو لالا
بعدی همه 16 نظر قبلی
{a h=beshnoazdelman}#تبريزي{/a} خيلي ممنونم
{a h=khaanedekhamoosh}حسرت فهم درست{/a} تشکر از لطفتون

*ري را

+ گل سرخم چرا پژمرده حالي؟ ‏بيا قسمت كنيم دردي كه داري ‏بيا قسمت كنيم، بيشش به من ده ‏كه تو کوچک دلي، طاقت نداري ‏بابا طاهر
*ري را
+ چند روايت براي علت ناميدن باباطاهر به عريان وجود داره. گفته‌اند که روزي باباطاهر از مقابل مدرسه‌اي عبور مي‌کرده و از چند جوان که اونجا بوده پرسيده که شما شب و روز تو مدرسه چيکار مي‌کنيد؟ جوانان در پاسخ گفتند که رياضت بسيار مي‌کِشيم و براي تمسخر ادامه ميدن که مثلا شب، يخ حوض رو مي‌شکنيم و درون اون ميريم.
*ري را
باباطاهر هم شب ميره و يخ اون حوض رو مي‌شکنه و وارد اون حوض ميشه و خدا براي خلوص کارش سرما رو از بدنش مي‌گيره و تا شعاع 10 يا 100 متري هرجايي که رد ميشده يخ‌ها از گرماي وجودش ذوب مي‌شدند و به علت عدم احساس سرما عريان بوده
همه 6 نظر
*ري را
{a h=ANFD}2FDAN{/a} بله ممنون :)
*ري را
{a h=mobarez10}مبارز..{/a} @};-
+ نتونستم اين توصيه پزشكي بسيار مهم را براتون ننويسم...!!!*** به هيچ وجه بادام نارس (يا همان چاقاله بادام) و آلوچه نارس ( يا همان گوجه سبز) را خصوصا وقتي که روش سديم كلرايد (يا همان نمک طعام) ميپاشيد نخوريد. . . . . صبر کنيد من هم بيام تا با هم بخوريم من گوجه سبز خيللللللي دوست دارم!!!!:دي
باشه :)
تو پسري اينقدر خوشمزه اي؟
بعدی همه 75 نظر قبلی
البته اينکار برايم مقدور نيست و تعداد زيادي هستند که وقتي مرا مي‌بينند مي‌گويند چرا ديگر پارک نمي آيي . البته شايد کم و بيش بدانيد بتازگي دچار بيماري عجيبي شدم که احساس ميکنم بواسطه آن خداوند ميخواست وجود مرا از خون ناپاک ، پاک کند و شخصيتي جديد داشته باشم تا بهتر بتوانم با مشکلات برخورد کنم چون اينجا هيچکس جز خدا همراه من نيست .
بدبختي اينست که هيچ همراهي هم قابل اعتماد نيست در طول اين چند سال اتفاقاتي افتاده که هر کدامشان مي‌تواند يک کتاب باشد ، کتابي که بازگو کردنشان بسيار دشوارست چه رسد به نوشتن آن .
هما بانو
@};-
قانون خلقت همين آمد و رفتهاست. قديم و جديد نداره. همه در بستر زمان در حال حرکتيم. ان شاالله خداوند رحمان رحيم از همه ما و فعاليتهامون راضي باشه. آمين.
بعدی همه 96 نظر قبلی
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} الهي
هما بانو
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} :{ @};-
+ *تقديم به هايدي ام ، سنگِ صبور لحظه هاي تلخ تنهايي ام * دل دادگي ها را در نگاهت مي شود ديد... مي شود هر لحظه ها را با تو خنديد مي شود تا دور دست ها با تو آمد مي شود روي گلبرگ ها عشق را بوسيد . . #هما
هما بانو
ديشب ..محبتت دوباره بر دلم تابيد .نزديکتر از نفسهايم،گرمتر از وجودم،و عشق طلوع کرد در حوالي دلم ..امروز عشق را دوباره بوييدم
هما بانو
* حال امروزم را مديون تو هستم ليلي ام *
بعدی همه 84 نظر قبلی
http://banoyedashteroya.parsiblog.com/Old/Feeds/ @};- @};-
هما بانو
{a h=golvaje77}شبستان نور{/a} @};-@};-
+ مي آيي و گذرت از اين کلبه ي بن بست مي گذرد! مي روي و عطر ياس ها در هواي داغ روزگارم ماندني تر مي شود... . .
+ كوتاه تر از ديدار مان يادگاري ست در واژه ها «شعري بود از تو» مي كارد دانه هاي حسرت را در ترنمِ نفس هاي تنهايي كه سخت مي رويد بر سينه ام و بر مي آيد چون آه .... من در آغوشِ زمان ، رفتني ها را مي رفتم ولي در نگاهم اضطراب.... و ثانيه هايي که دور مي شوند از مني که ... تپش هاي قلبم به شمارش زمان نزديک است گاهي با شتاب و گاهي بي حساب... سه شنبه 17 مهر 7:12 شب
freand
زيبا@};-
هما بانو
{a h=freand}freand{/a} عزيزم :) نگاهتون زيباست گلم @};-
بعدی همه 20 نظر قبلی
هما بانو
{a h=taninearamesh}طنين آرامش{/a} زيبا خوندين و سپاس از حضورتون:)
هما بانو
{a h=eshgekhas}رهگذر تنها...{/a} ناز ، نگاه زيباي شماست گلم:-) @};-
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top