پيام
+
... يکسال يکي از بچه هاي محل براي پايين آوردن بادبادک از درخت کاجي بالا رفت شاخه اي درزيرسنگيني او شکست وپسرک از7-8 متري افتاد. درنتيجه ستون فقراتش شکست وفلج شد. اما وقتي افتاد، بادبادک توي چنگش بود. *وقتي بادبادکي به چنگ بادبادک بازبيفتد، هيچ کس نميتواند آن را ازاو بگيرد*. اين قاعده نبود رسم بود
.
.
بادبادک باز/خالد حسيني/ت مهدي غبرائي/ص 57

||دختر دوست داشتني||
93/12/18
.:آيينه:.
:'(
نگارستان خيال
آخي...
||عليرضا خان||
واقعا دارم با اين رمان زندگي مي کنم .... از دستش ندين
*diafeh*
سلام عمو ... موضوعش چيه ؟؟
||عليرضا خان||
سلام .. درباره مردم افغانستانه
*diafeh*
بدرد من ک نميخوره .. ميخوره ؟!
||عليرضا خان||
فک نکنم ... شما شازده کوچولو ... و ماهي سياه کوچولو ...و قصه هاي مجيد رو بخوني خوبه برات
سعيد عبدلي
@};- الّلهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم@};-