پيام
+
کيا دوس دارن کاربران حاضر پارسي بلاگ رو داشته باشن ؟
.
.
.
به خاطر 8 امين سالگرد تولد وبلاگ لنگه کفش به 8 نفر هزينه خريد يک ماه مشاهده کاربران حاضر به قيد قرعه کشي اهدا ميشه
.
اعلام حضور کنيد :)
|HamRaZ
|شميم دوست
|elahe
|ماتاآخرايستاده ايم
|فائزه 22
|نرگس بانو
|کيان ايراني
|عشق و دوري
|: زهرا :
|2-آسمان آبي
|حرف امروز من
|به رنگ نيلي
|***diafeh ***
|?حرف دل
|انتظار ...
|حضورپنهان .
|ساناز-2
||عليرضا خان||
94/2/6
||عليرضا خان||
ارزش اين کارها بيشتره از اينهاس خب // *بقيه اسامي*: |DARYAEI|جزتو|اسپايکا
|zahra khanoom
|.:سارا:.
||عليرضا خان||
همين اهدا جوايز و سهيم شدن با هم ... رونق پارسي و غيره .. //
||دختر دوست داشتني||
:)
Elahe
من:-)
||دختر دوست داشتني||
منم هستم!!!:)
فائزه22
من مننننننن :D
سنگ صبور
داشتن کاربران حاضر فايده اش چيه؟؟؟ غير از برطرف کردن حس کنجکاوي (شما بخونيد فضولي) ...[12]
فائزه22
فائزه فائزه فائزه - HamRaZ
... منو ببينين [4]
هما بانو
:)
غزل صداقت
يکي يه بار نوشته بود تا حالا کاربران حاضر نداشته..يادم نمياد کي بود
*:.نرگس بانو.:*
من من من :)
فائزه22
من من من خيلي من :D
وستا
من نميخام
*قاصدك*
چ سخاوتي! :دي
*زهرا.م
دارم ولي برا ماه بعد ميخوام^_^
||عليرضا خان||
فايده هاي زيادي داره خواهر *سنگ صبور * // کاش يادتون ميومد خانم صداقت // رضا جان نظرت مثبت باشه // و ممنون از همه کساني که اعلام حضور کردند و نکردند
*زهرا.م
اسم منو خط بزنيد :)
||عليرضا خان||
چشم
غزل صداقت
متاسفانه حافظه ياري نميکنه ...
..: *شيرازي*:..
:)
56آسمان آبي
منم هستم از قلم نيفتم خان
سنگ صبور
مثلا يکيش جناب خان؟؟
||عليرضا خان||
ممنون خانم ترخون // حيف // نميشه // دوستاتون براحتي زياد ميشه ... و کمکي ميشه براي متقبل شدن هزينه هاي زياد پارسي يار ///
.:راشد خدايي:.
بچه تو هنوز کاسه کوزه تو جع نکردي؟
||عليرضا خان||
تو هم کار داري تا بزرگ بشي
||عليرضا خان||
.
هما بانو
آقاي علي رضا .. بخشندگي پسندانه ايي انجام داديد مادر .. منتهي مي تونستين همين ايده رو مفيد تر انجامش بدين .. يعني ميتونستيد يه جورهايي براي اين عزيزان رقابت ايجاد ميکرديد که اونها وادار بشند خلاقيت به خرج بدند.. ميتونست مسابقه باشه .. يا قشنگ ترين دلنوشته توليدي باشه ..( ذهن و تفکرشون رو به کار مي گرفتند) و اين خودش يه حرکتي ميشد براي شکوفا کردنِ استعدادشون ...ميتونست (ايجاد يه خلاقيت جديد)
هما بانو
باشه .. يا يه (ابتکار جديد) .. بازم يه حرکت مثبتي ميشد براي گسترش استعداد و توانايي اون شخص ..
هما بانو
با اين کارتون هم استعداد دوستان رو بيدار مي کردند و به سمت خلاقيت نو سوق مي داديد .. هم هديه ايي به دوستان مي بخشيدين..
||عليرضا خان||
سلام مادر هما از انتقاد خوب شما متشکرم ... در نظرم هست در آينده يک مسابقه داستان نويسي برگزار کنم که شما هم بايد کمکمون کنيد // اين فقط و فقط بخاطر گل روي اعضاي پارسي هست چون در اين سالها خاطرات زيادي را چه خوب چه بد برايم رقم زدند فقط کاش زورمان ميرسيد همه را ميهمان ميکرديم ! // کاربري * سيد محمد مهدي صدري * من از شما تقاضا دارم در فيدهاي بنده نه بعنوان لايکر و نه بعنوان نظر دهنده حضور بعمل
||عليرضا خان||
بعمل نياوريد .. من دلم به اين راحتي صاف نمي شود
پيام رهايي
لطفا دل صاف داريد که به هم نياز داريم...! دارم با اين همه هياهو شاعر ميشوم....!:دي...البته خواهشم جدي بود.@};- تقديم به دو دوست گرامي @};-
||عليرضا خان||
ما پايبندي ندارم .. من از نظرات شما حس خوبي ندارم ... // جناب رهايي اگر يادت باشد ما با هم دعوا کرديم .. خيلي هم بد بود ولي من اصلا از شما دلخور نشدم و همواره از نظرات شما روحيه مي گرفتم ... اگر باور نداري از دوستت علي صياد بپرس :) ولي يکسري قضايا هست هيچوقت درست نمي شود خاطرات درست مثل زخم هستند ... خوب مي شوند ولي جايشان باقي مي ماند ....
پيام رهايي
بله.. خب نظرمون خيلي متفاوت ميزنه گاهي اوقات ولي اين دليل بر بد بودن ماها باهم ديگر نيست ...بايد همو تحمل کنيم ...خب رنجش و رنجاندن بيش از حد مارو از هم دور ميکنه...بايد در جايي از بحث که به مراء و جدل غير احسن ميرسه يک طرفه قضيه راحتتر بپذيره تا ادامه پيدا نکنه و از طرفي هم بايد همه پشت هم باشيم خداي نکرده همو تضعيف نکنيم منظورم از لحاظ شخصيتي است والا
پيام رهايي
در امور اجتماعي و سياسي اختلاف طبيعيه و نبايد به جاهاي ديگر تسري بديم. در نهايت يک روزي در يک سنگر در مقابل دشمن خواهيم ايستاد...مثل الان در سنگر پارسي يار.
||عليرضا خان||
اين حرفتون رو بايد با طلا نوشت *در امور اجتماعي و سياسي اختلاف طبيعيه و نبايد به جاهاي ديگر تسري بديم*
||عليرضا خان||
دوستاني که ميان خصوصي و به بنده تذکر ميدن و مي گن چرا شروع مي کني .... نظرات رو دقيق چک کنن ... بعد خصوصي بذارند
||عليرضا خان||
من دوست ندارم شما رو در فيدهام ببينم اين جزو حقوق اوليه بنده هست ... اين همه فيد خوب در پارسي بريد اونارو ببينيد ...
||عليرضا خان||
متاسفانه بدون قرعه کشي خارج از توان مالي بنده هست خواهر ابرار گرامي // مجبورم مسدودتون کنم
||عليرضا خان||
نه متاسفانه ... در خانه کتابهاي زيادي دارم که خواندم و ازشون درس گرفتم خواستيد يکي به جناب پيام رهايي و يکي به شما هديه ميدهم ... ولي نمي دانم اسمش را چي بذارم :)
پيام رهايي
من دوست دارم که کتابي ازتون هديه بگيرم... :) يعني يه جورايي با اين فيدهاي کتابخواني تان....مشتـــــــــــــــــــــــاااااقـــــــــــــــــــــــم.:)
||عليرضا خان||
فقط قرعه کشي :) جناب رهايي آدرستون رو خ کنيد يکي از کتابهاي خوبم رو براتون بفرستم
هما بانو
يهمادر ..ميگم علي رضا خان؟؟؟؟ شما که توي پارسي يار .. يه خان پسرييين! .. واسه مادر هما يه مردِ به تمام معناييين! .. يه وقتايي خيلي خوبين ولي يه وقتايي هم کمي بديين! شک ندارم که براي مادر هما اما خيلي حرف گوش کنين ! يقين دارم رو حرف مادر هما هم کم حرف ميزنييي ! ميدونم بهتون بگم روم رو پس نميزنيين ! همين الان .. نه فقط واسه مادر هما .. به خاطر وساطتت آقاي رهايي بزرگوار همين الان
پيام رهايي
باشه يه روزي که قم ميايي هر وقت شد ازت ميگيرم...يا اگه من اومدم زنجان....
||عليرضا خان||
متاسفم مادر براي شما خيلي احترام قائلم .. درخواست نامعقولي داريد ... يک روز کامل براتون توضيح ميدم اول و آخر قضيه رو ... تا حالا نشده کسي رو نتونم قانع کنم
||عليرضا خان||
قدمت روي چشم با خانواده بياييد طارم ..
پيام رهايي
برخي از نظراتمو حذف کردم چون مخاطب دومي بود که براي ايشون هم مربوط ميشدچون نظرات ايشون حذف شد لزومي نداشت که نظرات مربوطه باشن...فلذا اون نظراتي که بين الاثنيني هست موند بقيه را حذف کردم ...چون اگر يک نفر ميومد و نظرات را ميخوند سردرگم ميشد...ياعلي التماس دعا:)
||عليرضا خان||
اعلام حضور ديگه نبود ؟؟
||عليرضا خان||
اعلام حضور ديگه نبود ؟؟
*ري را
چرا دير اين فيد و ديدم :|
||عليرضا خان||
دير ؟
*ري را
يه ساعت پيش تمديد کرديم ..
||عليرضا خان||
خب چه ربطي داشت به فيد من ؟
*ري را
دوباره بخونيد جناب
||عليرضا خان||
خب بازم ربطي نداره ...
*ري را
؟
||عليرضا خان||
.
||عليرضا خان||
گفتم که چشم انشاءالله براي دفعات بعد
حرف امروز من
اگه دير نشده من هم: حاضر
طنين مهرستا
ايول بابا
به رنگ نيلي
آغا اسم منو جا انداختين : ))
آواي من
نميدونم چرا دوست ندارم کاربران حاضر پارسي بلاگ رو داشته باشم.
||عليرضا خان||
مرسي خواهرم // يبار امتحان کنيد
||عليرضا خان||
يبار امتحان کنيد - شما (ويرايش | حذف)
||عليرضا خان||
بوديم از قبل نبوديم؟
||عليرضا خان||
مادر هما که همش ميگه بد اخلاق شدم [11]
||عليرضا خان||
:(
*diafeh*
منم بگم ؟؟؟:دي
*diafeh*
منم ميگم :دي
||عليرضا خان||
چي ؟
هما بانو
مادر من کي همش ميگم شما بد اخلاق شدين؟؟ من گفتم شما يه مدت هست يکم عصبي شدين و گاهي تند مي شين .. ولي قلبتون مهربونه :) هنوز هم ميگم ...يه چند وقتي هست خيلي زود عصبي ميشيد و تند مي ريد ..
*diafeh*
هيچي ميگم اعلام حضور :دي
* کميل *
من دبيرم دارم !
مهندس مکانيک
سلام....مثل اينکه بازار تکون خورده.....داداش پولاتو جمع کن سروسامون بگيري:)....خرجاي الکي نکن:)
||عليرضا خان||
قبول دارم مادر هما // آهان چشم // چاييدي به دبيرا هيچي نميدن // سلام مهندس روزت بخير چقدر حلال زاده هستي تو فيد مادر هما به فکرت افتادم ... واقعا تو دلم ولي حيف که نمياي اينجا
❀حرف دل
بح بح!..مبارک باشه 8امين سالگرد وبتون آقاي عباسي..ماشاالله چه قدمتي داره!خداقوت..به قولِ دوستم :نيکي و پرسش ؟ : دي - شميم دوست..:)
||عليرضا خان||
ممنون خواهر بزرگوار شما لطف داريد ....
به رنگ نيلي
گزينه دوتا مونده به آخر :دي
||عليرضا خان||
؟؟
به رنگ نيلي
خب خودم ديگه : )
||عليرضا خان||
خب چي ؟؟ متوجه نميشم بخدا
به رنگ نيلي
يعني پارتي بازي بفرماييد و اسم من تو قرعه دربياد ديگه ، به اين راحتي : )
حضورپنهان .
:) ..من :)
||عليرضا خان||
منو پارتي بازي ؟؟ واي واي // چشم
ساناز-23
من
زينب سادات ^_^
بده من .... يه هفتس تموم شده
||عليرضا خان||
ديگه کسي نيست ؟؟؟
DARYAEI
سلام: )....تبريک: ).....من هستم: دي
||عليرضا خان||
سلام ممنونم :)
جزتو
منم ميخوام
||عليرضا خان||
ديگه کسي نموند ؟
اسپايکا
من من : دي
||عليرضا خان||
ديگه ديگه ديگه ؟؟؟؟ تا پايان اين هفته اسامي رو اعلام مي کنم :)
||عليرضا خان||
متوجه نشدم !!
||عليرضا خان||
اسمتون باشه يا نه ؟
زهرامحمودي
منم هستم......اعلام حضور
||عليرضا خان||
خب تا خودتون اعلام نکنيد نمي نويسم و اسمتون رو نميارم خواهر بزرگوارم
نسل چهارم☆
دست و دلباز شدي B-)
||عليرضا خان||
بوديم داداش ... چه عجب از اينورا
نسل چهارم☆
راه گم کردم : )
.:Lida:.
منم هستما....اعلام حضوووور
||عليرضا خان||
به راه گم ت ادامه بده دستتو ميگيريم ديييييييي
نسل چهارم☆
: ) ) ) ) واقعيتش اومدم ي چيزي بذارم تو وبلاگم حذف نشه گفتم ي سري ب رفقاي قديمي هم بزنم:)
||عليرضا خان||
واقعا که .. کاش همون بچه مي موندي و بزرگ نمي شدي نفله
||عليرضا خان||
*کسي نيست ؟؟ تا آخر اين هفته مهلته ها *
||عليرضا خان||
اين چيه آخه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
||عليرضا خان||
اسم اين چه اسميه ؟؟؟؟؟؟؟/
zahra khanoom
سلام عمو منم ميتونم بگم ؟؟
||عليرضا خان||
سلام چرا که نه مگه شما عضو اينجا نيستي ؟؟
zahra khanoom
ممنون :) گفتم شايد چون نميشناسيد نشه :)
||عليرضا خان||
ثبت شدي عمو
zahra khanoom
لطف کردين :)
||عليرضا خان||
:)
.:سارا:.
منم هستم جناب خان
||عليرضا خان||
چشم ثبت ميکنم
||عليرضا خان||
کسي نمونده ؟
||عليرضا خان||
ساعت 12 فيد بسته ميشه .... قرعه کشي هم با دوربينم انجام ميدم ... که شک و شبه اي پيش نياد :)
zahra khanoom
چن نفر شد عمو ؟
||عليرضا خان||
22 نفر عمو ...
zahra khanoom
آهان
*diafeh*
عمو شما چيکار کردي ک دو طرف اسمم ستاره س ولي پر رنگ نشده ؟؟
||عليرضا خان||
ديافه عمو نميگم تا خودت بگردي پيداش کني دييييييييييييييييييييي
*diafeh*
عمو بگو ديگه : )
||عليرضا خان||
عمو 17 ساعته اينجايي ها بعد ميگي چرا اينطور شد اون طور شد :(
*diafeh*
واقعن ؟؟
||عليرضا خان||
چند ساعته خودت بگو ؟؟
||عليرضا خان||
تمام شد ...................................................
*diafeh*
5 ساعت
*diafeh*
عمو نميگي چيکارکردي پر رنگ نشده ديافه هه ؟؟
||عليرضا خان||
بغل اسمت سه تا ستاره بذاري اونطوري ميشه ....
*diafeh*
حدس زدمااا : )
نگارستان خيال
@};-
zahra khanoom
عمو قره کشيت چيشد ؟:)
||عليرضا خان||
ديگه وقت تموم شد .... فعلا وقت نکردم ...
*محمد سعيد*
:-o لاستيک فروشي چه شغل خوبيه =)
||عليرضا خان||
خدارو شکر راضيم .. بعضي يا ميخواستن براي ما قيمت لاستيک بگيرن :|
خاطرات دکتر بالتازار
حضورررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
||عليرضا خان||
دير شده دکتر اسمارو نوشتم
خاطرات دکتر بالتازار
من قبلا با علاقمندي زدن اعلام حضور کرده بودم
||عليرضا خان||
بايد کامنت ميذاشتي دکي
*ري را
عليرضاخان قرعه کشي کنيد ديگه !
||عليرضا خان||
وقت نمي کنم بخدا :(
*ري را
الان که کار نداريد .. بلند شيد بريد ! ملت منتظرن نه :-/
||عليرضا خان||
بايد فيلم بگيرم .. شبه کيفيت ش مياد پايين
||عليرضا خان||
:D ببينم چي ميشه
||عليرضا خان||
به يه شرط ؟؟!!!
||عليرضا خان||
اينکه هر وقت اومدين پيامرسان فيد بزنين
*diafeh*
عمو يک هفته گذشت ...: )
||عليرضا خان||
چشم .. باور کنيد گرفتارم .. حتما يکم سرو خلوت بشه ... اينکارو مي کنم .. من از مغازه برمي گردم مهدي خوابه ... ظهرم که تا مياييم غذا و يکم استراحت نميذاره .... حتما اين کار رو مي کنم
*diafeh*
آهان قراره مهدي باشه ؟؟ آخ جون :دي =) ايشالله
||عليرضا خان||
بالاخره خواهرمون هانيه يه درخواست کردن مگه ميشه ردش کنيم :)
*diafeh*
کار خوبي کردن ... شمام ... : )
*diafeh*
هانيه خانوم بد انداختين :دي
*diafeh*
شما تو ليست دوستانم نيستين ؟؟: ) افتخار تاييد شدن ندارم ؟: )
||عليرضا خان||
فردا پس فردا ميذارم ... چشم .. چشم ...
**گل آفتابگردون**
منم مي خوام
||عليرضا خان||
مهلت تموم شده شرمنده خانم گل آفتابگردان
*diafeh*
:| عمو پير شدم من هنوز کاري نکردين ... زهرا تو مدرسه منو بلعيد !!
||عليرضا خان||
براي چي ؟؟
*diafeh*
قره کشي ... پول شارژشو از من ميگيره اسمش در نياد کله منو ميکنه ( البته اين ک شوخيه .. شارژارو بعد ک خريد ميفرسته : ) )
||عليرضا خان||
ايشالا اسم هردوتون در مياد ...
*diafeh*
خخخخخ
*نگين خانوم*
منم که نت ندارم زياد بيام پس نميخوام :)
||عليرضا خان||
:)
*diafeh*
خخخ اين خاطراتو کي آورد بالا ؟؟:دي
||عليرضا خان||
خودم
*diafeh*
اوهوم : )
||عليرضا خان||
سلام .. وقتش تموميده :)
||عليرضا خان||
امروز قرعه کشي ميکنم :)
*diafeh*
يا ابلفضل !!!!
كودكانه هاي من
حاضر..[3]
||عليرضا خان||
چرا؟
*diafeh*
چرا با منيد ؟؟
||عليرضا خان||
اره عمو // اگه تو اسما باشه چرا که نه