پيام
+
*براي مادرم *
چادر سياهِ دوست داشتي که سپر بزرگ شدن من بود را يادم مي آورم روي سياهي چادرت گير کرده ام
.
حالا بزرگ هم شدم مهرباني ات براي من شاخه شاخه نشده من با اين حالات تو گير گرده ام
ديدي گاهي دلم هواي دستانت را مي کند ؟ من در ميان آغوش خيال گير کرده ام
آنگاه که غم غصه هايم را خوردي و من براي عافيت تو دست به دعا بردم روي همان دستها سجده مي کردم و بارها گير کرده ام

2-نيلوفر مرداب
93/10/2
||عليرضا خان||
مي دانم که شايسته تو نبوده ام مادرجان مي دانم تو نيز بيشتر توقع ت نبود براي اين کردار تو گير کرده ام
نجيب زمانهء زيباي من بهشتي فرداي من اي آسايش دو عالم من براي سلامتي ات دعا کرده ام
ميبيني بين زمين و آسمان گير کرده ام
خانم سردبير
استعداد داري جوان! روشعرت کار کن:) ترشي هم نخور!
||عليرضا خان||
اوووووم چشم .. اين نظر برام خيلي محترم بود خانم سردبير .. راستي شما سردبير چارقد نيستيد دي: ...... آمين
خانم سردبير
نه :) من دبير سرويس عکسش بودم
||عليرضا خان||
خب من منظورم همون بود .. دي: .. عجب عکسهايي بود خدا عکاس رو حفظ کناد
خانم سردبير
ممنون:)
||عليرضا خان||
:D
همسفر313
قربان نگاه خسته ات اي مادر، لبخند به گل نشسته ات اي مادر، در قاب نگاه مهربانت پيداست، تصوير دل شکسته ات اي مادر
همسفر313
مادر شدن خيلي سخته و هيچ لذتي بدون سختي بدست نمياد. هيچ لذتي بالاتر از مادر بودن نيست.
||عليرضا خان||
سلام بر شما ممنون از ثبت نظرتون .. بله قطعا براي همين سختي ها است که بهشت بر آنها روا مي شود
پيام رهايي
خدايا عاشقان/مادران@};- را غم مده شکرانه ش با من...!@};-
||عليرضا خان||
متشکرم از شما جناب رهايي .. واژها حقيرند چه کنم
يا راحم العبرات
عالي بود اگه من دبير بودم اينو انتخايش ميکردم
||عليرضا خان||
قبلا در پست انتخاب شده بزرگوار متشکرم از نظر پ ازلطف شما
||عليرضا خان||
.