شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ *براي مادرم * چادر سياهِ دوست داشتي که سپر بزرگ شدن من بود را يادم مي آورم روي سياهي چادرت گير کرده ام . حالا بزرگ هم شدم مهرباني ات براي من شاخه شاخه نشده من با اين حالات تو گير گرده ام ديدي گاهي دلم هواي دستانت را مي کند ؟ من در ميان آغوش خيال گير کرده ام آنگاه که غم غصه هايم را خوردي و من براي عافيت تو دست به دعا بردم روي همان دستها سجده مي کردم و بارها گير کرده ام
مي دانم که شايسته تو نبوده ام مادرجان مي دانم تو نيز بيشتر توقع ت نبود براي اين کردار تو گير کرده ام نجيب زمانهء زيباي من بهشتي فرداي من اي آسايش دو عالم من براي سلامتي ات دعا کرده ام ميبيني بين زمين و آسمان گير کرده ام
استعداد داري جوان! روشعرت کار کن:) ترشي هم نخور!
اوووووم چشم .. اين نظر برام خيلي محترم بود خانم سردبير .. راستي شما سردبير چارقد نيستيد دي: ...... آمين
نه :) من دبير سرويس عکسش بودم
خب من منظورم همون بود .. دي: .. عجب عکسهايي بود خدا عکاس رو حفظ کناد
ممنون:)
همسفر313
قربان نگاه خسته ات اي مادر، لبخند به گل نشسته ات اي مادر، در قاب نگاه مهربانت پيداست، تصوير دل شکسته ات اي مادر
همسفر313
مادر شدن خيلي سخته و هيچ لذتي بدون سختي بدست نمياد. هيچ لذتي بالاتر از مادر بودن نيست.
سلام بر شما ممنون از ثبت نظرتون .. بله قطعا براي همين سختي ها است که بهشت بر آنها روا مي شود
خدايا عاشقان/مادران@};- را غم مده شکرانه ش با من...!@};-
متشکرم از شما جناب رهايي .. واژها حقيرند چه کنم
عالي بود اگه من دبير بودم اينو انتخايش ميکردم
قبلا در پست انتخاب شده بزرگوار متشکرم از نظر پ ازلطف شما
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top