شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ * يک بحث داغ * تا حالا براي همه اتفاق افتاده است که ايراد مي گيرند به زمين و زمان به چيز هايي که آگاهند و يا بي علم ! هر وقت به نفع شد هستندو به ضرر که کلا بي خيال !! ... يکي خود من ! هميشه به پارتي بازي معترض بودم .. در کوچکترين مسئوليت هايي که به من داده اند کلي حق و حقوق زايل کردم ! *به نظر شما کجاي کار مي لنگد و ما بايد چه بکنيم ؟؟؟*
خب نظر *فکر.... انديشه ....ايده ... راهکار .....پيشنهاد ... انتقاد ... دغدغه ... درد و دل .... *هيچي نبود ؟؟؟
مث که نيس
بيابيد خب ... بگرديد بگرديد :دي
سلام عليرضا خان / از موضوع مطرح شده خوشم آمد .. و
جناب عليرضا خان يکي از علتهاش اينه که ما به بنده خدا اعتماد بيشتري داريم تا خود خدا....اگر مبناي زندگي ما *خدا* بود واگر خشيت و تواضع...صبر وحلم... حب و بغضمان فقط در مسير الهي بود... و به خدا هم اعتماد داشتيم مطمئن بوديم که خدا مارو در برابر همه ي دنيا کفايت ميکنه اونوقت ميشه که *ومن يتق الله يجعل له مخرجا و يرزقه لايحتسب و من يتوکل علي الله فهو حسبه...* اونوقت نه نياز به پارتي بازي داريم نه...
اگر ميبينيم در جامعه اين رعايت نميشه چون تقوا نيست...چون اعتماد به خدا نيست...!به همون اندازه که توکل و تقوامون کم ميشه...لغزشهامون زياد ميشه...
ممنون استاد نظري داريد ؟؟
رها 20
با قافيه باران موافقم ،تقوا کم شده ايمان لقلقه زبان ما شده
ممنون خانم قافيه باران ... توضيحات بسيار درست و بجا بود ... حال چرا ما اينها يادمان ميرود ؟؟؟ من عالمي ميشناسم که جايي سکني ميکند در ايام تعطيل البته که براي يک ارگان خاص است ... و همين موضوع ميشود بلاي جان همه ... چون تبعيت مي کنند ؟؟؟
شرمنده سلام يادم رفت :( ....
سلام از بنده ست...يعني چي تبعيت ميکنند؟؟ از کي تبعيت ميکنند؟؟
اکثريت قريب به اتفاق مردم ايران اگر خطا نميکردند بخاطر ترس از خدا بود اما اکثريت قريب به اتفاق خارجيها که خطا نميکنند بخاطر انسانيت و نوع دوستي و فکر و فرهنگ برترشان است .
قبول ندارم جناب راوندي فکر و فرهنگ غرب از ما بالاتر نيست... حقيقت اينه که اونها رباتيک بعضي مباحث رو مي پذيرن و در چارچوب حرکت ميکنند گاهي اگه ازشون بپرسي چرا نميدونن...فقط چون قانون کشورشونه رعايت ميکنن...
فقط کافيست رانندگي در خيابانها و احترام به حقوق ديگران را با هم مقايسه کنيم البته اين يک نمونه کوچک است که وقتي از يکي از خيابانهاي تهران ميگذريم انگار که داريم از يک جنگل عبور ميکنيم .
اين رفتار مردم ريشه در خيلي مسائل دارد که همگان از جزئيات آن خبر داريم .
نمونه بزرگ آن اختلاسهاي صورت گرفته بود . از ديد مردم کساني که مرتکب اين جرائم شدند افراد عادي و عامي نبودند بلکه هر کدام از آنها با دين و شريعت بخوبي اشنا بودند و اين مسئله که اگر عالمي خطا کند عالمي را به تباهي ميکشد موضوع کم اهميتي نيست .
رها 20
اقاي راوندي شما وارد بحث ازادي مي شيد يا خواسته يا ناخواسته که بحث ازادي کلي حرف داره خوش در اين رابطه که فرق ايران وغرب اصلا اسلام ومارکسيسم اسلام وفيمينيسم واسلام و.....
جناب راوندي شرمنده ولي اين استدلال حضرتعالي آسمون ريسمون نيست؟؟ شما خودتون الان داشتين فرهنگ غربيها رو برتر تلقي ميکردين اگه اين مباحث در جامعه ي ما ريشه در اين شرايط داره که غرب که شرايطش واويلاست!!!
ما در اين فيد تمام سعيمان اين است که با توجه به موضوع آن ببينيم که با توجه به موضوعات بوجود آمده چه کاري از دستمان ساخته است که در راه اصلاح جامعه خومان ميتوانيم انجام دهيم و اين جز با شناخت درست واقعيتها امکان پذير نيست .
نخست بايد مشکلات و کاستي هاي جامعه را بررسي کرد
بله اين درجاي خود... ولي ريشه اين بحث نيست جناب... مطمئن باشين...
و اين مشکلات فقط مربوط به اين دو سه روز اخير نيست و لازم است که عمقي و ريشه اي کند و کاو شود .
با عرض پوزش من احضار شدم بايد بروم .. اگر بنده به بيراهه رفتم شما ادامه دهيد تا بعد بخوانم که موضوع اصلي بحث چيست .
چي شد ؟ چرا بحث اصلاح جامعه متوقف شد ؟! من گمان ميکردم تا بحال به يک نتيجه مثبتي رسيديد اما حتي دريغ از يک ايده و يک نظر :-o
اما رها خانم گرامي موضوع بحث ميان اسلام و فرق مختلف نيست موضوعي که بنده مطرح کردم رفتار اجتماعي انسانهاست . رفتار اسلامي رفتاريست که چنانچه در جامعه ما بطور عموم جلوه ميکرد تا بحال انقلاب ما به تمام کشورهاي دنيا صادر شده بود .
ممنون از نظرات ارزشمند همه بزرگواران ... جناب راوندي فرهنگ رانندگي در کشورهاي غربي نهادينه شده و ما بيخبر که چقدر زمانبر بوده الان در ايران هم کارهاي مثبتي صورت گرفته همين بچه مدرسه ايها ساعت 2 صبح هم کمر بند مي زنند .. پس دليلش اين نيست که ما انسانيت نداريم :)
منظور بنده از طرح اين مسئله اين بود که چرا خود من که اين همه ادعا دارم نبايد پارتي بازي يا سوءاستفاده از اشخاص لشکري و کشوري که نزديک يا خويش هستند صورت بگيرد.. نوبت به خودم که ميرسد همه چيز يادم ميرود ... من هميشه گفتم نبايد خودمان را در سنگر پنهان و ديگري را در سيم خاردار گرفتار کنيم
تقوا درست بود ... ترس از خدا همه چيز را ما مي دانيم و به همه چيز جزء به جزء اعتقاد داريم ولي چرا عمل نمي کنيم ... هر چه فکر مي کنم به جايي نمي رسم ..
تقوا به معناي ترس نيست جناب عليرضا خان... تقوا يه مسيره يه سيره.... شناخته... يعني من مسير رو بشناسم و برنامه ريزي و مديريت کنم...اونوقت من تو اين کادر مديريتي خطا نمي کنم....
البته ديشب بدليل ذيغ وقت شايد مطالبم را از هم گسيخته نوشته باشم اما من بيشتر فکر ميردم که فقط با شما وارد بحث ميشوم اما اين فکر مهم نيست اما من هر چه نظرات ديشبم را خواندم جايي نديدم که گفته باشم ما انسانيت نداريم من در دومين نظر خود عرض کردم که در ايران بيشتر بدليل ترس از خدا خطا نميکنند و در خارج بيشتر بخاطر انسانيت و اين در جامعه ما به اين صورت درآمده که ..
بمحض اينکه يک نفر بهر دليلي از دلائلي که سعي ميکردم ياد آور شوم با خداي خود قهر ميکند ممکن است دست بهر اقدام خطايي (که از اين کلمه خطا بجاي گناه استفاده ميکنم ) بزند و کل صحبتم اين است که موضوع بحث شما هم ريشه در اين مطالب دارد . حال اگر باز هم اشتباه فکر ميکنم بفرماييد تا افکارم را جمع و جور کنم .
بسيار خب سرکار حال تکليف کساني که مسلمان هستند و خيلي از مسائل را نيز به خوبي رعايت مي کنند ولي ن.بت يکسري مسائل مانند حق الناس که مي رسد شايد قدرت تمييز آن برايشان فراهم نيست ... وظيفه ما چيست ؟
استاد درست مي فرماييد ... بنظر شما ديگر چه عواملي باعث مي شود اين کم کاري ها بوجود بيايد ؟؟
جناب عليرضاخان محاله کسي تقوا داشته باشه ولي فرقان نداشته باشه...تقوا به انسان فرقان ميده...تقوا يه سري کارهاي عبادي نيست...تقوا بصيرت ميده به انسان... قدرت تشخيص ميده... شما علماي بزرگ رو ببينين سرشون بره براي جگرگوشه شون هم پارتي بازي نميکنن... پس آن چيزي که درجامعه ما به اسم تقوا ميشناسيم درواقع تقوا نيست والا اين بلاها به سرافراد نيومد...
پس شما ميگيد مشکل تقواست ؟؟ چطور بايد اينرو در جامعه نهادينه کرد ؟
بنده هر نظري که در جوامع مختلف ارائه ميدهم مقصودم اکثريت آن جامعه است . استثنا در هر جامعه اي وجود دارد . اما در جامعه ما الگو برداري از ديگران يکي از عادات ناپسندي است که موجب اين ميشود که شخصيت افراد شخصيت خودشان نباشد مثل آن حرف زدن مثل اين لباس پوشيدن مثل ديگري خنديدن و امثالهم ... همه خوب ميدانيم که هر کسي بايد خودش باشد و اين امر قبل از انقلاب بيشتر رايج بود .
البته مقصود بنده از ذکر اين مطالب آن است که اين موارد و مواردي از اين قبيل لازم است مرتفع گردد تا مقصود شما و بسياري از مشکلات ديگر جامعه مرتفع گردد . اما خدائيش وقتي که با موتور به قسمتهاي مرکزي شهر تهران ميروم پاک از اينکه روزي آن وضع نابسامان اصلاح شود نااميد ميشوم .
استاد من منظورتون رو متوجه نشدم
جناب عليرضا خان يکي از علتهاش اينه که ما به بنده خدا اعتماد بيشتري داريم تا خود خدا.... اين جمله در اولين نظر خانم قافيه باران است که وقتي دوباره نظرها را مطالعه کردم در آن تشابه زيادي ديدم . اين به ديگران نگاه کردن و آنها را الگو و سرمشق خود قرار دادن و از راه راست منحرف شدن بدبختانه عادت ناپسند اکثريت مردم است و وقتي الگويشان را خطا کار ميبينند خودشان هم خطا ميکنند .
اما اينکه ما از ديگران ايراد ميگيريم و وقتي به جايگاه آنها که ميرسيم مثل آنها ميشويم بدليل اين است که شخصيتمان شکل نگرفته و فقط اداي آدمهاي خوب را در ميآوريم يا بهتر بگويم نقش بازي ميکنيم . *خودمان نيستيم *
دقيقا استاد مطلب بجايي رو اشاره کرديد ... ما فقط نقش ايفا مي کنيم متاسفانه ... پس مسئله ريشه اي شد ... و بايد در نهان جستجو کرد
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top