پيام

||عليرضا خان||
91/7/23

+ *هجوم باد زندگي گاهي برگهاي خستهء تنم را به هوا هديه مي كند *

*عاطفه* 91/7/25

چه سخاوتمندي تو ...

سلام

و عليك ...

سلام خان!

سلام پسرِ محبوب :)

محبوب کيه!؟ :)

ميگن يكي هست كه هر شب .... :)))

هر شب آدم ميکشه!؟ والا همش تقصير ظهور منجي بود! مقتولين هم خودشون ميخواستن کشته بشن! مدارکش هم موجوده

مداركتون پيشكش ... اشعارتون رو رو كنيد :)

يکي هست تو قلبم پاشايي رو که نميگي؟ ميگي؟ // اشعار! دار! ترس دار!

پس اون اثر رو شما سروده ايد آفرين محبوب :) خوب گفتار

نه اون رو من نگفتم! :))) توي خوابگاه که بوديم براي نماز صبح بيدار ميشديم با اين آهنگ که بيدارباشمون بود... نصف شبي حس خوبي داشت! يکي هست... :)

الان پارك قوري بوديم با يه مشت كچل وقتي اين آهنگ رو گذاشتند يكي از همين كچل ها گفت* نخون باهاش خيلي خاطره دارم* :(

منم خاطره دارم... توي خواب کم کم اين آهنگ رو ميشنيدم... هي واضحتر ميشد... هي واضحتر ميشد... بعد بيدار ميشدم... يه لگد به علي و يه تکان به مسعود... نماز! نماز! و بعدش هم زير لب: چقدر زود صبح شد! :))))))))))))))))))))))

متن 20

:))))‌ خاطراتت مستدام :)

مستدامت خاطرات! :)))))

وقت پايان حرف است ... اشعارت آفتابي ... انشاء الله :) ... *خداحافظي ي ي ي ي *

چقدر زود تموم شد :(( خدا به همراهت خان! :))))

سلام يه سر بيايد به اين آدرس http://asheqanevelayat.parsiblog.com/

و گاهي برگ تنهاييديگران را به من

و من همچنان غمناک مي مانم ! ( مممنون از نظر دهي شما دوست بزرگوار)