پيام
+
بيا هاي بي اصل، جنگ
من مشت و سنگ
تو توپ و تفنگ
من به کمر بسته ام ايمانِ خدا
تو و توهمِ اتحادها !
من از حد گذشتهء خاکم و غرق به خون
تو و سرنوشتي شبيه به جنون
من مي برم ز صبر نماز
تو لاف زن و جمله هايي شکيل ساز !
من و من دست و پا را سپر
تو و تو مداوم زني پَر
......................

*شقايق*
91/5/28
||عليرضا خان||
*اندکي صبر سحر نزديک است *
تشنه...
العجل مولا...
پسري ازنسل امروز
من حال ندارم برم راهپيمايي كسي همرام ني
تشنه...
فلسطيني هام حال نمونذه واسشون ولي بايد بجنگن.مام وظيفمون حمايته
نگهبان♫♥
اخيييييييييي سلام عليرضا! آش خوردي؟ دي:
عآطفه
اين دايي عليرضا همش در مرخصي به سر ميبره سيما فکر نکنم به اش خوردن رسيده باشه
||عليرضا خان||
سلام سيما خانم ... خعلييي خصوصا در افطارها و باور کن خيلي هم محبوب بود //// عاطفه به يارو ميگن چرا رفتي سربازي *ميگه به خاطر مرخصي هاش * :))
عآطفه
بسوزد آنکه سربازي بنا کرد //// تو را از پارسي جدا کرد///
گروهبانان تورا بيچاره کردند //// لـباس شخصي ات را پاره کردند///
به خط کردند تراشيدند سرت را /// لباس آش خوري کردند تنت را///دييييييييييييي
||عليرضا خان||
:)) دلم سوخت برات دايي :))
عآطفه
دلت براي من چرا سوخت هاننننننننن ؟؟؟؟ دايي فهميدي ماماني ديگه نيست ؟؟؟؟؟
||عليرضا خان||
جدي ؟؟ ديدم اتاق حذف شده چرا ؟؟؟
عآطفه
نميدونم خيلي بي خبر رفت وقت نکردم زنگ بزنم بهش باهاش حرف برنم فقط اس دادم گفت اره حذف کردم دليلشم نکفت
||عليرضا خان||
حذف :(( خيلي از اين کلمه بيزارم ... مطمئنم پشيمون ميشه ...
عآطفه
فعلا که دو هفته رفته پشيمون نشده :(((((((((
||عليرضا خان||
زوده دو هفته :)) بهتر هم هست راحت تر به عباداتش مي رسه
عآطفه
ميدونم حالا حالا ها بر نميگرده :((((( اون که همش سر کاري روزي نيم ساعت ميومد ميرفت .......منم رفتيم ولي الان نه براي اول مهر ولي حذف نميکنم يه بار کردم براي هفت پشتم بسه
||عليرضا خان||
احسنت ... کار خوبي مي کني ... موفق و مويد باشي
عآطفه
سلامت باشي